سلام کنجدکم امروز بعد امتحان زبان رفتم مرحله اول سونوی غربالگری... بعد ساعتها انتظار نوبتم شد... همه چیز عالی بود و نهایتا فهمیدم یه پسری 78 میلیمتری تو دلم دارم... شاد و شنگول اول به بابایی و بعد به بقیه منتظران زنگیدم... حوالی ساعت 2 هم راهی تهران شدیم بسوی عمو علیرضا و خاله فرزانه و آبجی آفرینش. ..سفری که هرگز یادم نمیره... اگه بدونی چه شادی بزرگی رو دارم تجربه میکنم.. خدایا ممنونم که فرزند سالم بهمون عطا کردی. ایشالا که صالح هم باشه... آمین