قلب تپنده ما همایونقلب تپنده ما همایون، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 3 روز سن داره
پیوند پر مهرمون پیوند پر مهرمون 15 سالگیت مبارک

همایون عیدی بزرگ پروردگار

حالم با همسرم و پسرم همیشه خوبه خدایا به خودت میسپرممون

ﺣﺮﮐﺖ ﻋﺠﻴﺐ ﭘﺴﺮﻳﻪ ﻣﻦ

ﺳﻼﻡ ﺑﻼ ﻣﯽ ﺳﺮ ﭼﻄﻮﺭﯼ ﻋﺰﻳﺰﻡ؟ ﺩﻳﮕﻪ ﻃﺎﻗﺖ ﻣﻦ ﻭ ﺑﺎﺑﺎﻳﻴﺖ ﺩﺍﺭﻩ ﺗﻤﻮﻡ ﻣﻴﺸﻪ ﻭ ﺷﻤﺎﺭﺵ ﻣﻌﮑﻮﺱ ﻭﺍﺳﻪ ﺩﻳﺪﻥ ﺭﻭﯼ ﻣﺎﻫﺖ ﺷﺮﻭﻉ ﺷﺪﻩ. ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﺍﺷﺘﯽ ﺗﻮ ﺩﻝ ﻣﺎﻣﺎﻧﯽ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﻴﮑﺮﺩﯼ. ﻳﻬﻮ ﺩﻳﺪﻡ ﻳﻪ ﻟﺤﻈﻪ ﺑﻴﺤﺮﮐﺖ ﻭﺍﻳﺴﺎﺩﯼ ﻭ ﺑﻌﺪﺵ ﻳﻪ ﺣﺮﮐﺖ ﻧﺎﮔﻬﺎﻧﯽ ﻭ ﻳﻪ ﻟﺮﺯﺵ ﺷﺪﻳﺪ ﮐﻪ ﻣﻨﻢ ﺗﮑﻮﻥ ﺧﻮﺭﺩﻡ ﺑﺎﻫﺎﺵ. ﺍﻟﻬﯽ ﺑﻤﻴﺮﻡ ﻭﺍﺳﻪ ﭘﺴﺮﻡ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﯼ ﺷﺪﻩ ﻭﺍﺳﻪ ﺧﻮﺩﺵ ﻭ ﺍﻭﻟﻴﻦ ﻋﻄﺴﻪ ﺭﻭ ﺯﺩ. ﻋﺎﻓﻴﺖ ﺑﺎﺷﻪ ﭘﺴﺮ ﮔﻠﻢ.
1 اسفند 1392

وای که چه حس زیبایی بود

وای که چه حس زیبایی بود سلام تی جانه بیمیرم   امروز صبح از خواب که پا شدم دیدم اصلا تکون نمیخوری؛ کمی دمغ شدم؛ تا اینکه داشتم تمرین خوشنویسیم رو انجام میدادم به سرم زد برای اولین بار صدات بزنم و منتظر عکس العملت بمونم   صدات میزدم و تو تکون میخوردی؛ وای که چه حس زیبایی بود   خواستم که این خاطره به یادگار بمونه
16 آبان 1392
1