امروز تولدمه
سلام پسر عزیزم
امسال اولین سالیه که من تولدمو علاوه بر در کنار وحید بودن با تو موجود دوست داشتنی که در درونم لانه کرده ای و تکون میخوری جشن میگیرم. اول از همه از خدای خودم تشکر میکنم که منو لایق مادر شدن دونست و بعد از مادرم! امسال برای اولین بار تولدم تحت تأثیر فکر کردن به مادرم قرار گرفته. بخاطر همین صبح زنگ زدم و 32 سال پیش رو بهش یادآوری کردم.
اما تو پسرم!
امیدوارم دیدگاه قشنگ منو نسبت به خودت بعد از تولدت و در مسیر بالیدنت حفظ کنی. بزرگترین آرزوی من برای تو همایون قشنگم سلامت روح و جسم و در نهایت مفید بودن و عاقبت بخیریه.
آرزوها زیاده ولی آنچه که مسلمه اینه که از خدا میخوام هیچوقت ما رو تنها نداره و مثل همیشه پشتیبان ما باشه.
از خدا میخوام سایه پدر مهربونت وحید رو هیچ وقت از سر ما کم نکنه.
عزیز دلم پدرت هم مثل من با شوق فراوان منتظر دیدارته.
امیدوارم که زندگیمان نمونه یه زندگی نرمال و رو به پیشرفت و خدای مهربان پشت و پناهمون در تموم مراحل زندگی باشه.
پسرم حرف زیاده و شاه بیت غزلهای من اون وقتی سروده میشه که ببینمت و عاشقونه بغلت کنم و باقی حرفامو باهات بزنم.
پانوشت: اصل نامه لای قرآنه...