قند عسل من سلام امروز صبح سر ساعت 9 پا شدی و تلاش من واسه مجدد خوابوندنت بی ثمر بود. بعد صرف صبحانه راهی ولایت بابایی شدیم. جنابعالی حسابی شیطونی کردی و با توجه به هوای آفتابی گذاشتمت تو کالسکه و تو حیاط چرخوندمت تا لااقل کمی ویتامین بگیری. ویفر رنگارنگ هم که محبوب دلته. مث موش دندون میزنی بهش. قربون دندونای خوشگلت برم. پسر مامانی 3 تا دندون آسیاب هم درآوردی که هنوز گزارشش رو ننوشتم. انشالا در اولین فرصت. چون شماره دندونا رو قاطی میکنم باید از خاله لیلا کمک بگیرم. تا شب هم که رفتیم ولایت خودمون نخوابیدی بابا مجبور شد بذارتت تو ماشین بچرخونه کمی بخوابی. قربونت برم که با ر...